شب پایــ????ـیز باشد من باشم و دلتنگی و یک فنجان چای داغ یک دنیا عشقِ سرخ یک بغل برگِ زرد و یک خیالِ نارنجی وای اگر تو هم بودی چه محالِ شیرینی تو که کنار من باشی شبها یادش میرود بهانه بگیرد دلگیر شود میشود قشنگ ترین روز هفته میشود روز عاشقی میبینی بودن تو تقویم را هم زیرورو میکند چه برسد به دل بیقرار من و اين شب بیدارےها تمام میشود اڪَر جاے این تنهاییهاے شبانہ را آغـوش تـو پر ڪند پایــ????ـیز باشد و بوی پرتقالی ات حالم را عوض می کند هوای عاشقی ات می زند به سرم در کوچه های نارنجی فریاد می زنم توووو همه ی عمر منی بگذار دنیا بداند تمام قد دوستت دارم چشمانت را ببند آسـوده بخواب من برای با تو بودن ها بیداریها کشیده ام و تو برای بی من بودن ها خودت را به چه خوابهایی که نزدی و اين شب بیدارےها تمام میشود اڪَر جاے این تنهاییهاے شبانہ را آغـوش تـو پر ڪند مانندِ مَجنون عاشِقَش شُدمُ تمامِ من براي تو بودُ چشم هايم فقط تو را ميديدُ برايَت همچون كودكان شدم و عاشِقانه برايت نوشتم اما تو اما تو اما تو بگذريم رازِ دل را هرجايي نخواهَم نوشت بی تو بودن دلڴیرترین صفحہ از دفتر عشق اسٺ عجول ترین بودم اما برایِ داشتنِ تو عجیب صبور شده ام راست گفته اند عشق معجزه می کند ایده ال تـــرین معنی برای عشق راپیداکرده ام میسوزیم ومیسوزیم ومیسوزیم و بـــاز طلب میڪنیم توی نیامده را
:: برچسبها:
دلنوشته غم فراق ,
|